انقلاب مردم لیبی در چارچوب کلی بیداری اسلامی در منطقه قابل توضیح است اما با آن تفاوتهایی نیز دارد. نقش رسانه در این جنبش از این تفاوتهاست. نوشتار حاضر سعی دارد تا چگونگی مدیریت رسانه بر انقلاب لیبی را توضیح دهد. فرضیۀ اصلی این نوشتار نقش رسانه را در انقلاب لیبی بر اساس نظریۀ تأثیر سیانان توضیح میدهد و در مقابل، فرضیۀ رقیبی وجود دارد که این نقش را در مدیریت جنبشهای شبکهای نوین براساس رسانه میداند. این مقاله با بررسی نقاط عطف عملکرد رسانهها در انقلاب لیبی، نشان میدهد که فرضیۀ اصلی برای توضیح نقش رسانهها در انقلاب لیبی مناسبتر است. همچنین در خلال این نوشتهها، مهمترین اقدامات رسانهها در انقلاب لیبی بررسی و علل آن تحلیل شده است. براساس این بررسیها، رسانهها بعد از به پایان رسیدن جنگ داخلی در لیبی وارد کارزار جدی شدند و سعی دارند تا نقش خود را در حکومتی که در آینده لیبی را مدیریت خواهد کرد، بر جای بگذارند